گاهی وقت ها دیر می فهمی ...
که زندگى آنگونه که می دانم و میدانی نیست
که زمان آدم هارو عوض میکنه
اونقدر دیر که ...
در زندگیم با حقیقت های تلخی روبرو شدم ، حقیقت هایی که باعث شد زندگی شاید برام دیگه جلوه ی سابق را نداشته باشه ، حقیقت هایی که درون مغزت یک سونامی بوجود می آورد و بعد دیگه آدم سابق نخواهی شد
حقیقت اینه که زمان همه ی آدم ها را تغییر میده ، دوست داشتنی ترین ها رو برات تبدیل به یک غریبه میکنه
حداقل یک بار شده که تصمیم گرفته باشیم که پا روی دلمون بذاریم، چشمامونو ببندیم و راه بیوفتیم و دور بشیم. گذشتن از یک خواسته قلبی ، گذشتن از وطن ، فاصله گرفتن از رفیق شفیق،...
مى ریم ، اما هیچوقت با دل خوش و بدو بدو نمی ریم
مى ریم اما دل نمیکَنیم
و خاطرات حتی وقتی انکارش می کنی حتی وقتی نمی خواهی اش از تو قوی تر است و مثل یه سایه پا پِی آدمه و وقتی میخوایم فراموش کنیم پررنگ تر میشن
قشنگی زندگی به همین هاست...
همین دوگانگیهاس که زندگیه
سخته...
درد داره...
اما
بگذار بگذریم
من دلم روشنه
به تمام اتفاق های خوب در راه مونده
به تمام روزهای شیرین نیومده
میدونم که یه روزی هممون دوست داشتنی هامون و جمع میکنیم و میبریمشون دور خودمون و اونجوری که میخوایم زندگی میکنیم!