نوشتن !


دوست دارم آدم ها و اتفاق های اطراف همان تصویری باشد که در ذهنم از آن ها ساخته ام نه آنطور که در واقعیت وجود دارد
نوشتن برای من، اغلب فرار از «وضعیت» موجوده. فرار از حال خوب و بدم، از استیصالم، برای فرار از هرچی که دوست ندارم. نوشتن، واقعن فقط راهی است به گریز.
نوشتن، هرچی‌نوشتن، همون‌کاری رو برای من می‌کنه، که یه روان‌کاو برای هرکسی.
چندروزی است که لازم دارم از چیزی فرار کنم تا خفه‌ام نکنه. اما که فرصت نیست، اون یه‌ساعت‌آرامی که لازمه برای نوشتن، اون نیست. حاصل؟ از کلی چیز باید فرار کنم، و نمی‌شه. توی خودم حبس شده‌ام، توی خودم گیر افتاده‌ام،فلذا، هیچ، هیچ.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد